دوقلوهای من

اووووووووووووووومدم

1390/3/24 21:08
نویسنده : مامانی
792 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان عزیزم ممنون از احوال پرسیتون.

یک هفته است که رمز اینترنتم به سرقت رفته وبلاخره درست شد و اتفاق های زیادی هم برای من رخ داد.

جمعه گذشته همسرم قرار بود بره آب گرم و دیر کرد و مجبور شدم برم از خونه مامانی برم خونه خودم و ١٥ کیلومتر رفتم که داداشم بردم وآمپولمو زد وبرگشتیم و اونا هم ٩ شب از آبگرم برگشتند وبعدش شنبه استراحت تا تخمکها برسند و روز یکشنبه به اتفاق مامان وهمسر و داداشی که راننده بود به مشهد رفتیم . من ایندفعه اتاق خصوصی گرفتم چون دوست نداشتم کسی منو اونجا بشناسه واسه همین خیلی راحت بودم.بعد ازظهر  برگشتیم شهرستان. روز چهارشنبه هم جنین هایم را انتقال دادند که بازم همون اتاق خصوصی قبلی  رفتیم وبعدش من و داداشی رفتیم دنبال یه هتل و هتل آپارتمان کوروش رو انتخاب کردم که امکانات پخت وپز داشته باشه و دو تا جنین برام انتقال دادند و ٥ تا رو هم فریز کردند. خلاصه مامان و من موندیم وداداشی برگشت. همسر که ایندفعه نیومد. نادیا هم خونه بود و وقت امتحاناتش.

دو شب دیگه موندیم و بیشترین اذیت یبوست من است که بخاطر داروهای پروژسترون هست و مادر مرتب چیزایی میداد که این حالت رخ نده .الانم خونه ام روز جمعه رسیدم و مادر مرتب می آید و می پزد و منهم منتظر تا خدا چی بخواد.

امروز تصمیم گرفتم پسرامو فوتبالیست کنم خیلی باحاله اگه دوست داشته باشند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامانی کسرا
10 خرداد 90 10:12
خدارو شکر به سلامتی که برگشتی راستی اسم کتابم خواسته بودی دنیای سوفی یه رمان فلسفی نویسنده یوستین گوردر مواظب خودت باش